تاريخ : شنبه ۱۴۰۴/۰۶/۱۵
به مرحله ای از نشخوار فکری رسیدم که
حس میکنم کلا دیگه وجود ندارم.دائما در حال فکر
و تجزیه و تحلیلم.واقعا دهنم سرویس شده.هر
چی هم منطقی با خودم صحبت میکنم هیچ
فایده ای نداره.اوضاع سختی گیر افتادم.از طرفی
باید مغازه رو اجاره بدم از طرفی میخوام کار
جدید استارت بزنم که پول لازم داره و از طرفی
دارم سعی میکنم ماشینم رو نفروشم و از اینور
اونور پول جفت و جور کنم از طرفی کلی بدهی
و چک برگشتی دارم از طرفی یه رفیق دارم اونم
اوضاعش داغونه و براش چک دادم.کلا در چند
جبهه در حال جنگم هم فکری هم روحی جسمی
تا حالا تو همچین شرایط سختی نبودم.
یه زمانی بازاریا زنگ میزدن گلایه میکردن چرا
پیش ما نمیای و از ما خرید نمیکنی الان زنگ
میزنن داداش این چکه رو کی میخوای پاس کنی.
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
ارسال توسط رابین
آخرین مطالب